دو پارتی جونگ کوکـــ

2وقتی معلمت بود...

^ساعت نه شبـــ
_آیییییی گردنمممممم بزار بقیش واسع جمعه بعدی توروخدا الان بیا استراحت کنیممممم
منم ک از خدام بود رو کاناپه ولو شدم ک نفهمیدم کی خوابم برد...

^دقایقی بعدـــ
چشمامو باز کردم. ودف من چرا هنوز اینجــ، جیغغغغغغغغغغغ چرا این یارو رو من خوابیدههههه
(جونگ کوک ب جای پتو عین نینیا روش خوابیده بود)
+هوی یاروعه یعنی ای مردک جوان، *خاک تو سرت* بابا پیر مرد پاشو ای مفسد فل العرض
(این شوخی بید)
+امممممم آقای جئون؟! میشه از رو من پاشید لطفا؟؟ *با حرص*
چشماشو باز کرد ولی جای اینکه پاشه سرشو کرد تو گردنم و بوسیدم
_من بعد این همه مدت موفق شدم بدستت بیارم، ب نظرت همینجوری میزارم بری؟....



پایاننننننننن*وقتی ادمین کرم داره😔💅)
آخه بقیه نداره دیگه، کوک میاد اتو میکنــ مینوازشه و ب خوبی خوشی باهم زندگی موکونن

استعدادم خشک شده⃢☻:)
حالم قابل توصیف نیست⃢☻
پیج رمانمـ
@kim_rn2

گزارش شده بود دوباره گذاشتم